دانشگاه . تهران . Tehran .university

نظارت بر امور مدیریت و برنامه ریزی کشور . دریچه ای بر شهر تهران با بررسی های انسانگرایانه ی اجتماعی و اقتصادی و آغازگردر دانش و هنر

دانشگاه . تهران . Tehran .university

نظارت بر امور مدیریت و برنامه ریزی کشور . دریچه ای بر شهر تهران با بررسی های انسانگرایانه ی اجتماعی و اقتصادی و آغازگردر دانش و هنر

برنامه ریزی آموزشی تدریس شده در دوره های مدیریت وزارت آموزش و پرورش


برنامه ریزی آموزشی

تدریس شده در 

دوره های مدیریت وزارت آموزش و پرورش


وظایف برنامه ریزی آموزشی

در بدو امر بنظر می رسد که وظایف برنامه ریزی آموزشی در سطوح کاردانی ، کارشناسی و مدیریت یکی است ؛ و به این تعبیر که وظایف کارشناسی و مدیریت اجرائی چندان تفاوتی با یکدیگر ندارد ، و با وظابف کاردانی نیز یکی است ؛ حال آنکه :

کاردان آموزشی

یک مجری صرف است و فقط می تواند و حق دارد که طبق قوانین و مقرران ، آئین نامه ها ، دستور العمل ها و روسهای ارائه شده ازسوی مقامات مافوق به اجرای فعالیت هائی که به وی ارجاع می شود بپردازد .

کاردان در واقع و در علوم مدیریتی جهانی کسی است که یک درجه از کارگر بالاتر است و چون کار یدی نمی کند می تواند یقه ی سفید بیوشد : یقه سفید ؛ و به تعبیری دیگر همان کار مند است .

معنی و مفهوم کاردان در یک نظام اداری همان است که در آن نظام تعریف شده باشد و به تصویب رسیده باشد .

معمولا" تعریف کاردان در یک نظام اداری همان شرح وظایفی است که در آغاز کار به وی ابلاغ می ود ( کاهی بالای سر وی الصاق می شود ) .

در عمل در ایران(1) کاردان تنها به معنی کسی است که از کاری یک آگاهی کلٌی و سطحی دارد ؛ لیکن به آن کار تسط نداشته و در آن کار به هیچ وجه دارای تخصص کافی نیست . . شاید کاردان را بتوان یک « نیمه متخصص » دانست که در صورت تخصص یافتن به کارشناس تغییر وضعیت می دهد ؛ و لی تا قبل از تغییر وضعیت ، یار و یاور کارشناسان مربوطه است .

(ادامه دارد )

(1) لازم به ذکر است که مدرس این درس ، علیرضا آیت اللهی ، پژوهشگر ، مدرس و استاد دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور ، بخصوص مرکز آموزش مدیریت دولتی کلٌ کشور ، حتی ساعتی در خدمت وزارت آموزش و پرورش ، و تدریس در سطوح مختلف دبیرستان ، پیشدانشگاهی ، دانشگاه های تربیت معلم و فرهنگیان و امثال آنها نبوده است و نیست  ؛ و بنابر این متاسفانه تجربیاتی اجرائی در امر آموزش و پرورش کشور ندارد .


آمایش یا ساماندهی کار (6) . کنترل کیفیت


آمایش یا ساماندهی کار (6) . کنترل کیفیت


معمولا" کنترل کیفیت آخرین مرحله از تولید یک محصول است ، تا :

- با شرایط استانداردمطابقت داشته باشد

- دارای استحکام و عمری طولانی باشد

- مرغوب مشتری گردد

- شکلش زیبا و مردم پسند باشد

- ایمن باشد

و با اینهمه هزینه کیفیت آنقدر نباشد که سبب افزایش بیش از حد محصول شده آن را از رقابت پیری خارج سازد

مباحث بعدی را دو موضوع اساسی تشکیل می دهند :

- هدایت ( که بیشتر به معنی آموزش ضمن کار کارکنان است )

- هماهنگی بین کارکنان 


آمایش یا ساماندهی کار (5) . برنامه ریزی کارخانه


 آمایش یا ساماندهی کار (5) . برنامه ریزی کارخانه

برنامه ریزی کارخانه
راه اندازی یک کارخانه یا یک کارگاه برای کسب حد اکثر سود یا تولید با حدٌ اقل هزینه است ؛ پس باید :
- برنامه ی خاص ٌ هر کارگاه تهیه شود 
یرنامه کارخانه مجموعی مکمل و همآهنگ از برنامه کارگاه ها است .
- برنامه باید به نحوی باشد که توسط تمام کارکنان و حتی دونپایه ترین آنان درک شود و قابل عمل باشد .
- واقعا" و به صورت دقیق پیاده شود
- مورد نظارت و کنترل قرار گیرد

برنامه جدید > کارسنجی > ارزشیابی > تصمیم گیری > برنامه جدید > کا....

برنامه جدید > اقدامات > مقایسه برنامه با اقدمات جاری > آیا طبق برنامه است > آیا طبق برنامه نیست ؟ > تجدید نظر > برنامه جدید ...

آمایش یا ساماندهی کار (4)


روش های زمان سنجی


مهم ترین روشهای زمان سنجی عبارتند از :

- زمان سنجی به کمک ساعت یا کرونومتر و دسترسی به زمان استاندارد ( که نهایتا" ممکن است پر خرج و پر هزینه شود ) .

- روش نمونه گیری که بنا بر مشاهده ی کار به صورت تصادفی ، امٌا در دفعات کافی و توسط افراد مختلف صورت می گیرد .

- روش گزارشات . یعنی روشی که هر چند مدٌت یکبار گزارش کار فرد یا واحد، غالبا" به صورت کتبی ، ارائه می شود .

- روش استفاده از تجربیات گذشته ( اطلاعات  استاندارد که مبنای آن انجام کار طی سالها یا لااقل ماه های گذشته است ؛ و مثلا" می توان تهیه خمیر نان را با تهیه خمیر کاغذ ، تهیه خمیر مرمت اشیاء و... مقایسه کرد و نتیجه گرفت .

- حرکات سنجی از قبل تعببن شده

و....


آمایش یا ساماندهی کار (3)


زمان سنجی ( کارسنجی )


معمولا" عنوان « کار سنجی » نام دانشمندی بزرگ چون فردریک وینسلو تیلور را به ذهن متبادر می سازد .

کار سنجی نیز چون تنظیم روشها برای یک برنامه ریزی واقع بینانه لازم است . مثلا" این دیوار در چه مدٌت ساخته می شود ؟ هرمتر از آن پارچه در چه مدٌت بافته می شود ؟ .

در این مورد هر « وظیفه » ، « رویٌه » و باصطلاح « مجموعه پیوسته فعالیت ها » به عنوان جزئی از یک سیستم تولیدی مورد ملاحظه قرار می گیرد

ابتدا لازم است واحد سنجش ما مشخص باشد :

ساعت برای بنٌائی

دقیقه برای صنایع و....

ابتدا باید زمان استاندارد را محاسبه کرد :

زمان استاندارد

زمان استاندارد به معنی زمانی است که طی آن کلٌ کار باید

- تحت شرایطی مناسب از لحاظ روش

- تجهیزات و مواد اولٌیه از فلان نوع مشخص

- در فلان محیط کاری

- با کار آئی لازم صورت پذیرد .

کار آئی

کار آئی عبارتست از بازدهی ئی که یک کارگروه واجد شرائط به عنوان کار معمولی یک شیفت ، بطور طبیعی و بدون کوشش بیش از حد به آن دست یابد . ( بشرط آنکه وی نسبت به روش موجود آگاه و با آن موافق بوده و کار را با علاقه اتجام دهد )

مسلما" در عمل زمانِ کار با این « زمان استاندارد » تفاوت می یابد زیرا :

- استراحت اجتناب نا پذیر است

- حوادث احتمالی را نیز باید به حساب آورد ؛ مثلا"

* انجام کارهای شخصی مثل دستشوئی و پاسخ به تلفن های ضروری

* انجام کارهی مقتضی مثل رفتن نزد مدیر کارگزینی به فلان ضرورت

* تاخیرهای اجتناب ناپذیر کارگران درشهرهای بزرگ پر ترافیک

بنابر این زمان استاندارد مرکب است از دو جزء :

- زمان نرمال

- زمان بیکاری های مجاز

زمان بیکاریهای مجاز+ زمان نرمال = زمان استاندارد